English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7448 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
extra cover U بازیگر بل گیر
extra cover U پوشش اضافی برای بل گرفتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
He has read the book from cover to cover . U کتاب رااز اول تا آخر خوانده است
extra U زائد
extra U موضوعی که زیادی است
extra U اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
extra- U زیادی
extra U فوق العاده اضافی
extra- U زائد
extra- U فوق العاده اضافی
extra U کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
extra U اضافه
extra U علاوه
extra U بسیار خیلی
extra U خارجی
extra U یدکی
extra U بزرگ
extra U زیادی
extra- U بزرگ
extra- U یدکی
extra- U اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
extra- U موضوعی که زیادی است
extra- U علاوه
extra- U کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
extra <adj.> U اضافه
extra <adj.> U علاوه
extra <adj.> U خاص
extra- U بسیار خیلی
extra <adj.> U ویژه
extra- U اضافه
extra- U خارجی
extra-curricular U زنا
extra official U بیرون ازوفایف اداری
extra-curricular U فوق برنامه
extra terrestrial U بیرون از
extra charge U هزینه فوق العاده
extra terrestrial U زمین
extra spectral U خارج طیفی
extra essential U غیرضروری
extra equipment U متعلقات ویژه
extra equipment U تجهیزات اضافی
extra duty U وفیفه اضافی ماموریت اضافی
extra duty U خدمت اضافی
extra current U جریان اضافی
extra atmospheric U متعلق بفضای بیرون ازجو خارج الجوی
extra cosmical U بیرون ازگیتی
extra cosmical U خارج ازعالم
extra cost U هزینه اضافی
extra cranial U بیرون ازجمجمه
extra professional U بیرون ازپیشه یاحرفه
extra legal U غیرقانونی
extra official U غیر رسمی
extra special U مخصوص
extra special U ویژه
extra special U فوق العاده
extra scientific U ماورای علم
extra regular U بیقاعده
extra regular U خارج ازقاعده
extra professional U خارج حرفهای
extra premium U پاداش اضافی
extra physical U بیرون ازقواعدطبیعی
extra time U وقت اضافی
extra period U وقت اضافی
extra cranial U ازجمجمه بیرون
extra-curricular U فعالیت جنسی خارج از ازدواج
We have two books extra. U دوتا کتاب اضافه ( زیادی) داریم
extra-group U ناهمراه گروه [پرنده شناسی]
extra tuition U تدریس خصوصی
extra expenses U هزینه های اضافی
extra expenses U هزینه نهایی
extra bed U تخت خواب اضافه
to go the extra mile for someone <idiom> U [برای کسی ] کار تراشیدن [اصطلاح]
extra-mural U ویژهی دانشجویان پاره وقت
extra-mural U فرا دیواری
extra-mural U فرا -
extra-mural U میان دانشگاهی
extra-mural U فرادانشگاهی
extra-marital U خارج از زناشویی
extra-mural U فرا شهری
extra essential U غیراصلی
I crossed out the extra expenses . U هزینه های اضافی را قلم زدم
Do you have an extra pen to lend me? U یک قلم زیادی داری به من بدهی ؟
natives Olivenöl extra U روغن زیتون کاملا طبیعی [دسته بندی یک]
extra good time U معافی مشروط از زندان
extra good time U وقت معافیت از زندان
Could you put an extra bed in the room? U آیا ممکن است یک تخت اضافه در اتاق بگذارید؟
extra special flexible wire rope U طناب فولادی ویژه
to cover up U پوشاندن
under cover U سربسته درپاکت
cover U مخفی گاه [جامعه شناسی]
to cover up U پیچیدن
to cover in U پوشاندن
cover U سقف زدن
cover up <idiom> U پنهان کاربدواشتباه
to cover in U پرکردن
under cover <idiom> U پنهان شدن
from cover to cover U ازاغازتا انجام کتاب
take cover U جان پناه گرفتن
take cover U حفاظ گرفتن
take cover U پشت جان پناه قرار گرفتن
cover U پوشش مخفی [جامعه شناسی]
cover U تامین
cover U بسته بندی
cover U تامین زیان و خسارات بیمه
cover U اماده شدن برای دریافت توپ
cover U نگهبان بگوش
cover U دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
cover U بازی دفاعی
cover U سطح برف
cover U اماده برای برگرداندن توپ
cover up U در لاک دفاعی فرورفتن
cover-up U در لاک دفاعی فرورفتن
cover U جلد سرپوش
cover U روکش کردن پوشانیدن پوشش
cover U بوته زار پناهگاه شکار
cover U مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
cover U امادگی
cover all U رولباسی
cover all U بارانی یا روپوش
cover U روپوش
cover U حفاظ
cover U سرپوش
cover U پاکت
cover U رویه لفاف
cover U جلد
cover U پوشش
cover U تامین کردن
cover U طی کردن
cover U پنهان کردن
cover U جلد کردن
cover U جان پناه خفاگاه پوشاندن
cover U انجام دادن
cover U مخفی در بر گرفتن
cover U پوشاندن
cover U حاوی بودن درپوش
cover off U پشت سر هم قرار گرفتن پشت به گردن
cover U اختفاء
cover U حایل شدن
first-day cover U پاکت یا کارت پستال که در روز اول فروش تمبر جدید ارسال شده و تاریخ آن روز را روی تمبر مهر زدهاند
battery cover U پوششباطری
cover charge U مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
filter cover U پوششفیلتر
cover charges U مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
cover girl U ستارهی روی جلد
cover girls U زن جوانی که عکسش روی جلد مجلات چاپ میشود
cover girls U ستارهی روی جلد
basic cover U عکسبرداری اولیه هوایی
cover-ups U در لاک دفاعی فرورفتن
base cover U عکس برداری اولیه
air cover U پوشش هوایی
glass cover U پوشششیشهای
head cover U محافظسر
lever cover U پوششدربازکن
horse cover U قالیچه زیر زین اسب
divan cover U [قالیچه رومبلی که معمولا دو تکه قرینه بوده و در یک طرف بدون ریشه می باشد تا در کنار هم بصورت یک قطعه به نظر آید.]
bed cover U روتختی
protective cover U پوشش حفافتی
saddle cover U رو زینی [اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
cover one's tracks <idiom> U پنهان کردن یا نگفتن اینکه شخصی کجا بوده (پنهان کاری کردن)
loose cover U روکش
duvet cover U روپوشقابلشستشو
valve cover U روپوشسرپاپ
speaker cover U پوششصدا
sliding cover U پوششمتحرک
seat cover U پوششصندلی
pillow cover U ستونمخروطی
pan cover U پوششکنه
mattress cover U گردنبندبلندمهمانی
cover drive U ضربه در سمت نیمه معینی اززمین
hub cover U قالپاق چرخ
corset cover U لباس زیر زنانه که روی کرست پوشیده میشود زیرپوش
contingency cover U بیمه حمل احتیاطی
concrete cover U پوشش بتنی روی فولاد
comparative cover U پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
fighter cover U پوشش با هواپیماهای شکاری
fighter cover U پوشش هواپیماهای جنگنده
fire cover U پوشش اتش
comparative cover U پوشش نسبی
hatch cover U درب دهلیز
hatch cover U درپوش دوردریچه
ice cover U یخپوش
insurance cover U پوشش بیمه
magneto cover U سرپوش مگنت
open cover U بیمه نامه باز
cover an angle U زاویهای را بستن
cover and concealment U پوشش و اختفاء
cover note U بیمه نامه موقت
dust cover U سرپوش غبارگیر
dish cover U سرپوش
depleted cover U پوشش کاسته شده
depleted cover U پوشش کاهسته
cover shame U بهانه
cover shame U عذر
cover search U جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
cover point U محل بازیگر در نقطه معینی دور از توپزن
cover point U عضو دفاع نزدیک
cover plate U پشت بندصفحه بست
cover plate U صفحه سرپوش
cover note U گواهی پوشش بیمه
cover note U گواهی بیمه نامه
open cover U بیمه نامهای که جهت حمل محمولههای متعدد تهیه میشود
cover girl U زن جوانی که عکسش روی جلد مجلات چاپ میشود
Recent search history Forum search
2off-season
2off-season
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com